another eye

Thursday, February 10, 2005

سرمای دل


snow Posted by Hello
برفی نشسته تا سرد کند آنچه در دلم شعله ور است
اما چه باک
گرمی دل را باید پاس داشت و پاکی اش را
که اگر اینگونه باشد چه باک از بدنامی
اگر بغض گلویم امان دهد فریاد بر خواهم آورد
و خواهم گفت آنچه در دل طوفان زده ام هست
کاش می شد گفت
شاید بشود ..... روزی
برفی نشسته
اما چه باک
وقتی دلی به صافی برف داری
و روزی آب خواهد شداین برف
دلم را تا آن روز گرم و صاف نگه خواهم داشت
هرچند سخت وکشنده است
شاید روزی ......... بشود گفت

0 Comments:

Post a Comment

<< Home